وبلاگ رسمی علی ترکاشوند
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ رسمی علی ترکاشوند و آدرس معارف.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. Just For Transfer To AVAFBLOG

 





در اين پست براي شما از كتب اهل تسنن ثابت مي كنيم كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در ازدواج با حفصه ، هيچ علاقه اي به او نداشته اند و او را دوست ندارند.

اين مطلب در كتاب صحيح مسلم - چاپ دارالفكر - كتاب الطلاق - باب في الإيلاء و الإعتزال - صفحه ۷۰۵ - حديث ۱۴۷۹ مي باشد.

تصوير زير صفحه ۷۰۵ و حديث ۱۴۷۹ كتاب صحيح مسلم مي باشد.

( توجه : براي ديدن تصوير در اندازه واقعي روي آن كليك نماييد )

untitled 4.jpg

ترجه متون مشخص شده : عمر مي گويد نزد دختر خود رفتم ، پس به او گفتم : آيا كار تو به جايي رسيده كه پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم را اذيت مي كني؟ به خدا قسم ، مي داني كه پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم اصلا تو را دوست ندارد ، و اگر من نبودم رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم تو را طلاق مي داد.

نتيجه : ۱ ـ در اين حديث مشخص شد كه ازدواج پيامبر با حفصه از روي علاقه و محبت نبوده است.

۲ ـ در اين حديث مشخص شد كه عمر اعتراف كرده كه پيامبر اصلا دختر او را دوست ندارد.

۳ ـ از اين آيه مشخص شد كه همسران پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حتما نبايد معصوم باشند و ممكن است گناه كار باشند و اين كه همسر رسول خدا هستند دليل بر فضيلت آنها نيست.

لطفا عادلانه و عاقلانه قضاوت كنيد


برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]
در اين پست به شما نشان مي دهيم كه عايشه كه اهل تسنن او را ام المومنين مي نامند ، براي نامحرمان مسائل جنسي خود را بيان مي كند.

اين مطلب در كتاب صحيح مسلم - چاپ دارالفكر - صفحه ۱۵۹ - كتاب الحيض - باب مباشرة الحائض - حديث ۵۶۷ موجود مي باشد.

تصوير زير صفحه ۱۵۹ و حديث ۵۶۷ كتاب صحيح مسلم مي باشد.

( توجه : براي ديدن تصوير در اندازه واقعي روي آن كليك نماييد )

untitled-55555.jpg

ترجمه حديث : روايت است از ابوبكر ابن ابي شيبه : روايت است از علي بن مسهر از شيباني ، و روايت است از علي بن حجر سعدي و به نقل از او خبر است از علي بن مسهر ، خبر است از ابو اسحق ، از عبد الرحمن بن اسود ، از پدرش ، از عايشه كه گفت : زمانيكه حائض بودم ، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم امر كردند تا لباس حيض خود را بپوشم ، سپس با من مباشرت مي كرد. و عايشه گفت : پيامبر اندام تناسلي خود را خوب كنترل مي كرد آيا كسي از شما هست كه مانند رسول خدا اندام خود را كنترل كند.

سند بعدي كتاب سنن ابي داوود - چاپ دارالفكر - صفحه ۴۴۵ - كتاب الصيام - باب القبلة للصائم - حديث ۲۳۸۲ موجود مي باشد.

تصوير زير صفحه ۴۴۵ و حديث ۲۳۸۲ كتاب سنن ابي داوود مي باشد.

( توجه : براي ديدن تصوير در اندازه واقعي روي آن كليك نماييد )

عايشه-2.jpg

ترجمه متن مشخص شده : روايت است از مسدد ، از پدر معاويه ، از اعمش ، از ابراهيم ، از اسود و علقمه ، از عايشه كه گفت : پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روزه بود ، و با من هم بستر شد ، و پيامبر اندام تناسلي خود را خوب كنترل مي كرد.

نتيجه : ۱ - از اين احاديث مشخص شد كه عايشه مسائل جنسي خود را براي مردان نامحرم بيان مي كند.

۲ ـ آيا تا به حال زني را ديده ايد كه از مباشرت خود و همسرش بگويد؟

۳ ـ آيا اين عمل عايشه خلاف شرع نيست ؟ آيا اين از بي عفتي عايشه نمي باشد؟

۴ ـ آيا سزاوار است ما او را ام المومنين بناميم؟

برادران اهل تسنن لطفا عادلانه و عاقلانه قضاوت كنيد


برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]

شيعيان! مديون خون کيستيد؟           زنده از رقص جنون کيستيد؟
کيست تا اسلام را ياري کند؟             حکم حق را در زمين جاري کند؟
شيعيان فرهنگ عاشورا چه شد؟        پرچم خون رنگ عاشورا چه شد؟
کيست تا پرچم به دوش خون کشد؟    شيعه را از خواب خوش بيرون کشد؟
گفت مولاکل ارض کربلا                      شيعه يعني غربت و رنج و بلا
کربلاغوغاست ساز و برگ کو؟             ظهر عاشوراست شور مرگ کو؟
ظهر عاشورا “فاين تذهبون”؟              “لم تقولان، مالاتفعلون”


برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]

شیعه


اگه اشتباه نکنم شعر باید ازمرحوم آغاسی باشه!

يا علي امروز تنها مانده ايم
در هجوم اهرمانها مانده ايم
ياعلي شام غريبان را ببين
مردم سر در گريبان را ببين
گردش گردونه را بر هم بزن
زخمهاي كهنه را مرهم بزن 
بشنو از ني چون حكايت ميكند
شيعه را در خون روايت ميكند 
شيعه يعني شرح منظوم طلب
از حجاز و كوفه تا شام حلب
شيعه يعني يك بيابان بي كسي
غربت صدساله بي دلواپسي 
شيعه يعني صد بيابان جستجو
شيعه يعني هجرت از من تا به او
شيعه يعني دست بيعت با غدير
بارش ابر كرامت بر كوير 
شيعه يعني وعده اي با نان جو
كشت صد آيينه تا فصل درو
شيعه يعني قسمت يك كاسه شير
بين نان خشك خود با يك اسير 
از عدالت گر تو ميخواهي دليل
ياد كن از آتش و دست عقيل 
جان مولا حرف حق را گوش كن
شمع بيت المال را خاموش كن 
شيعه گي ايا شكم پروردن است؟
يا به روز جنگ عذر اوردن است؟
شيعه گي ايا فقط خوابيدن است
روي مولا را به رويا ديدن است 
اي زر اندوزان چنين وجر و وبال 
جمع كي ميگردد از كسب حلال؟ 
اين تجمل ها كه بر خوان شماست
زنگ مرگ و قاتل جان شماست
مي سزد كز خشم حق پروا كنيم
در مسير چشم حق پروا كنيم
اين دو روز عمر مولايي شويم
مرغ اما مرغ دريايي شويم
مرغ دريايي به دريا مي رود
موج برخيزد به بالا مي رود
ليك مرغ خانگي در خانه است
روز و شب در بند مشتي دانه است
تا به كي در بند آب و دانه ايد
غافل از قصاب و صاحب خانه ايد
امشب از دامان دل دستم جداست
نينواي ناله ام چون كربلاس


برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]
يا علي امروز تنها مانده ايم

در هجوم اهرمانها مانده ايمياعلي شام غريبان را ببين
مردم سر در گريبان را ببين
گردش گردونه را بر هم بزن
زخمهاي كهنه را مرهم بزن 
بشنو از ني چون حكايت ميكند
شيعه را در خون روايت ميكند
از حجاز و كوفه تا شام حلب
شيعه يعني يك بيابان بي كسي
غربت صدساله بي دلواپسي 
شيعه يعني صد بيابان جستجو
شيعه يعني هجرت از من تا به او
شيعه يعني دست بيعت با غدير
بارش ابر كرامت بر كوير
شيعه يعني وعده اي با نان جو
كشت صد آيينه تا فصل درو
شيعه يعني قسمت يك كاسه شير
بين نان خشك خود با يك اسير 
از عدالت گر تو ميخواهي دليل
ياد كن از آتش و دست عقيل 
جان مولا حرف حق را گوش كن
شمع بيت المال را خاموش كن

شيعه گي ايا شكم پروردن است؟
يا به روز جنگ عذر اوردن است؟

شيعه گي ايا فقط خوابيدن است
روي مولا را به رويا ديدن است 
اي زر اندوزان چنين وجر و وبال 
جمع كي ميگردد از كسب حلال؟ 
اين تجمل ها كه بر خوان شماست
زنگ مرگ و قاتل جان شماست

مي سزد كز خشم حق پروا كنيم
در مسير چشم حق پروا كنيم

اين دو روز عمر مولايي شويم
مرغ اما مرغ دريايي شويم
مرغ دريايي به دريا مي رود
موج برخيزد به بالا مي رود
ليك مرغ خانگي در خانه است
روز و شب در بند مشتي دانه است
تا به كي در بند آب و دانه ايد
غافل از قصاب و صاحب خانه ايد
امشب از دامان دل دستم جداست
نينواي ناله ام چون كربلاست

آغاسی


برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]
شیعه یعنی دعبل چشم‌انتظار
«بشنو از نی چون حکایت می‌کند»
شیعه را در خون روایت می‌کند
نی حدیث آفرینش، باز گفت
باز گفت اما به شرح راز گفت


دست حق تا خشت آدم را نهاد
بر دهانش نام خاتم را نهاد
نام احمد نام جمله انبیاست
«چون‌که صد آمد نود هم پیش ماست»
از مناره پنج نوبت پرخروش
نام احمد با علی آید به گوش
روز و شب گویم به آوای جلی!
«اکفیانی یا محمد یا علی»
کیستی ای حامی ختم رسل
اول و آخر تویی ای نفس کُل
موج هستی، کشتی و دریا تویی
حق تویی، پیدا و ناپیدا تویی
ای حضورت نقش در ‌آیینه‌ها
مهبط تنزیل شوقت سینه‌ها
بی‌خود از خود در بیابان طلب
می‌زنم بر خاک زانوی ادب 
آفتاب ای آفتاب ای آفتاب
از نگاه بندگانت رخ متاب
دوش صحرا می‌کشد آه مرا
ناله‌های گاه و بیگاه مرا
ناله‌هایم را به چاه انداختم
بادهایم را به راه انداختم
یا علی جان تا ز عشقت دم زدم
پرسه در شش گوشة عالم زدم
از حضیض خاک تا اوج فلک
فاش دیدم سرّ الله معک
از فروغت دیده ادراک، چاک
وز فراقت عدل، مدفون زیر خاک
حیدرا یک جلوه محتاج توام
دار بر پا کن که حلّاج توام
یک دو گام از خویشتن بیرون زنم
گام دیگر بر سر گردون زنم
گام بردارم ولی با یاد تو
سرنهم بر دامن اولاد تو
شیعه یعنی شرح منظوم طلب
از حجاز و کوفه تا شام و حلب
شیعه یعنی یک بیابان بی‌کسی
غربت صدساله بی دلواپسی
شیعه یعنی صد بیابان جست‌وجو
شیعه یعنی هجرت از من تا به او
شیعه یعنی وعده‌ای با نان جو
کشت صد آیینه تا فصل درو
شعیه یعنی عدل و احسان و وقار
شیعه یعنی انحنای ذوالفقار
شیعه یعنی تندر آتش‌فروز
شیعه یعنی زاهد شب، شیر روز
شیعه یعنی تیغ تیغ موشکاف
شیعه یعنی ذوالفقار بی‌غلاف
شیعه یعنی عشق‌بازی باخدا
یک نیستان تک‌نوازی با خدا
شیعه یعنی سابقون السابقون
شیعه یعنی یک‌تپش عصیان و خون
شیعه باید آب‌ها را گل کند
خط سوم را به خون کامل کند
خط سوم، خط سرخ اولیاست
کربلا بارزترین منظور ماست
شیعه یعنی هفت‌خطی در جنون
شعیه طوفان می‌کند در کاف و نون
شیعه یعنی تشنة جام بلا
شیعگی یعنی قیام کربلا
شیعه یعنی شوق، یعنی انتظار
صاحب آیینه تا صبح بهار
شیعه یعنی سالک پا در رکاب
تا که خورشید افکند از رخ نقاب
عشقبازان! شور و حال آمد پدید
میم و حا و میم و دال آمد پدید 
آمد آن روز که در ناباوری
سرزند از غرب، مهر خاوری
راستین مردی رسد با تیغ کج
شیعیان: «الصبر مفتاح الفرج»
برق تیغم خاک را روشن کند
شوره‌زار تیره را گلشن کند
شیعه یعنی دعبل چشم انتظار 
تا کشد بر دوش خود چل‌سال دار
شیعه باید همچو اشعار کمیت
سرنهد بر خاک پای اهل بیت
یا فرزدق‌‌وار در پیش هشام
ترک جان گوید به تصدیق امام
این سخن کوتاه کردم والسلام
شیعه یعنی تیغ بیرون از نیام
شاعر:مرحوم محمدرضا آقاسی


برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]

 امر به معروف و نهی از منکر

  

 

                                    آقاسی 

 

گفت فحشا در کجا آید پدید؟

گفتمش در کوچه های بی شهید

 

بی شهیداند بی سوز و گداز

بر سر سجاده های بی نماز

 

بی شهیدان را غم لیلا کجاست؟

سوز و اشک و آه و واویلا کجاست؟

 

کوچه های ما بوی مجنون می  دهد

بوی اشک و آتش و خون می  دهد

 

بوی مجنون  مست می سازد مرا

در پی لیلی می اندازد مرا

 

نام لیلی برد آرامم گریخت

هفت بند م بند بند ازهم گسیخت

 

از جنوب و  شرق تا غرب و شمال

گشته ام در بین اشباح الرجال

 

کیست تا از مرگ پروا کند

یا به روی غربتم در وا کند

 

آب می جویم ولیکن در سراب

کوفه بازار است این شام خراب

 

در تمام کوفه آیا مرد نیست؟

جز علی مردی سراپا درد نیست؟

 

چون علی باید که سر درچاه کرد

شیعه را تا از خطر آگاه کرد

 

شیعه کی از مرگ پروا می کن

پرچم دین را به پر  وا می کند

 

شیعه کی تسلیم فحشا می شود

فسق را محو تماشا می شود

 

کربلا بر شیعه نا مکشوف نیست

حکمتش جز امر بالمعروف نیست

 

شیعیان فرهنگ عاشورا چه شد؟

پرچم خون رنگ عاشورا چه شد؟

 

کیست تا پرچم به دوش خون کشد

شیعه را از خواب خوش بیرون کشد

 

گفت مولا کل ارض کربلا

شیعه یعنی غربت و رنج و بلا

 

شیعه ی بی درد زخم بی نمک

بس کن این یالیتنی کنت معک

 

کربلا غوغاست ساز و برگ کو؟

ظهر عاشوراست شور مرگ کو؟

 

ظهر عاشورا و این تذهبون

نعم ما لا تفعلون



برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]

شیعه نامه  « اشعار مرحوم محمد رضا آقاسی »بشنو از نی چون حکایت می کند               شیعه را در خون روایت می کندای شمایان! آشنا با درد من *       نور چشمان بیابانگرد من *بنگرید آواره تبعید را *آن که از نااهل سرپیچید٬ را * گرد این تبعید بر دامان من * مهر تأئیدی است بر ایمان من *ناله من نطفه در تبعید بست *  زیر بار «فاستقم» پشتم شکست *نعش من تا مرگ بی چون و چرا * می کشد بر دوش تابوت مرا *حال ما را از اباذر بازپرس * وز عقابان شیوه پرواز پرس * کیستم؟ دلداده درد آشنا * سینه ای با تیغ نامرد آشنا *من کیم ؟ زندیق بی نام و نشان *کز برم دل می رود دامن کشان *من چه گویم؟ یک رگم هشیار نیست *شیعه را با کار عالم کار نیست *کار من بی پا و بی سر رفتن است *وز مسلمانی٬ فراتر رفتن است *شهوت فرماندهان روم و ری *می برد سرهای ما را روی نی *بشنو از نی چون حکایت می کند * شیعه را در خون روایت می کند *شیعه یعنی بازتاب آسمان *بر سر نی٬ جلوه رنگین کمان *از لب نی بشنوم صوت تو را * صوت« انی لا اری الموت تو را » *پرچم زلفت رها در باد شد * وز شمیمش کربلا ایجاد شد *و آنچه شرح حال خویشان تو بود *تاب گیسوی پریشان تو بود *می روی بر نیزه تا شام خراب *تا لبی تر سازی از تشت شراب *می سزد نی نکته پردازی کند *در نیستان آتش اندازی کند *صبر کن! نی از نفس افتاده است *ناله بر دوش جرس افتاده است * کاروان بی میر و بی پشت و پناه *در غل و زنجیر می افتد به راه *می رود منزل به منزل در کویر *تا بگوید سّر بیعت با غدیر *خواب می دیدم که در بیداری ام *در مسیر کاروانی جاری ام *کاروانی بی سر و بی سرپرست *غل به گردن٬خشک لب٬تاول به دست *کاروان از بس که آتش دیده بود *اشک در چشمانشان خشکیده بود *شیعه یعنی امتزاج نار و نور *شیعه یعنی رأس خونین در تنور *شیعه یعنی « سابقون السابقون » *شیعه یعنی یک تپش عصیان و خون *شیعه باید آبها را گل کند *خط سوم را به خون کامل کند *خط سوم٬ خط سرخ اولیاست *کربلا بارزترین منظور ماست *شیعیان! مدیون خون کیستید؟ *زنده از رقص جنون کیستید؟ *کیست تا اسلام را یاری کند؟ *حکم حق را در زمین جاری کند؟ *کیست تا پرچم٬ به دوش خون کشد *شیعه را ازخواب خوش بیرون کشد؟ *شیعه کی از مرگ٬ پروا می کند؟ *پرچم دین را ز سر٬ وا می کند؟*شیعه کی تسلیم فحشا می شود؟ *فسق را محو تماشا می شود؟ *کربلا بر شیعه نا مکشوف نیست *حکمتش جز امر بالمعروف نیست *امر بالمعروف٬ نهی از منکر است *شیعه بی امر و بی نهی٬ ابتر است *شیعیان! فرهنگ عاشورا چه شد؟ *پرچم خون رنگ عاشورا چه شد؟ *روز عاشورا کجا بودیم ما؟ *در کدامین خانه فرسودیم ما؟ *گفت مولا: « کل ارضِ کربلا » *شیعه یعنی غربت و رنج و بلا *شیعه بی درد! زخم بی نمک! *بس کن این« یا لیتنی کنت معک » *کربلا غوغاست٬ ساز و برگ کو؟ *ظهر عاشوراست٬ شور مرگ کو؟ *ظهر عاشورا« فاین تذهبون » *«لم تقولون ما لا تفعلون؟» *شیعه یعنی شرح منظوم طلب *از حجاز و کوفه تا شام و حلب *شیعه یعنی یک بیابان بی کسی *غربت صد ساله بی دلواپسی * شیعه یعنی صد بیابان جستجو *شیعه یعنی هجرت از من تا به او *شیعه یعنی تندر آتش فروز *شیعه یعنی زاهد شب٬ شیر روز *شیعه یعنی شیر٬ یعنی شیر مرد *شیعه یعنی تیغ عریان در نبرد *شیعه یعنی تیغ٬ تیغ مو شکاف *شیعه یعنی ذوالفقار بی غلاف *شیعه پر در رنگ آبی می کند *آسمان را آفتابی می کند *شیعه یعنی عشق بازی با خدا *یک نیستان تک نوازی با خدا *شیعه یعنی هفت خطّی در جنون *شیعه توفان می کند در «کاف» و «نون» *شیعه یعنی نشئه جام بلا *شیعگی یعنی قیام کربلا *آه از آن ساعت که طفل تشنه لب *لب گشود از خنده در اوج طلب *کربلا گفتم٬ کران را گوش نیست *ورنه از غم بلبلی خاموش نیست *بلبلان چه چه ز ماتم می زنند *روز و شب از کربلا دم می زنند *هر نظر بر غنچه ای تر می کنند *یادی از غوغای اصغر می کنند *هر زمانی می روم در باغها *می گدازد دل ز یاد داغ ها * غنچه می بینم دلم پر می زند *بوسه بر قنداق اصغر می زند *گفت: یا مولا منم قربان تو *جان من گردد  بلا گردان تو *گفت: بابا٬ بی برادر مانده ای؟ *بی کس و بی یار و یاور مانده ای؟ *گر تو تنهائی٬ بگو من کیستم؟ *اصغرم٬ اما نه٬ اصغر نیستم! * ای پدر حرف مرا در گوش گیر *خیز و این قنداقه در آغوش گیر *خیز و اسماعیل را آماده کن *سجده ی شکری بر این سجاده کن *خیز و با تعجیل٬ میدانم ببر *بر سر نعش شهیدانم ببر *تا بپیوندم به خیل لاله ها *تا نسوزم بیش از این از ناله ها *من مگر سبط پیمبر نیستم؟ *از جوانان تو کمتر نیستم *تشنه ام٬ اما نه بر آب فرات *آب می خواهم٬ ولی آب حیات *آب در دست کمان دشمن است *تیر آن نامرد احیای من است *می سزد فرزند قربانی کنی *تیر را دعوت به مهمانی کنی *عید قربان خون خضابم می کند *تیر چون سرب مذابم می کند *آتش اقیانوس را آواز داد *آخرین ققنوس را پرواز داد *خون اصغر آسمان را سیر کرد *خواب زینب را چه خوش تعبیر کرد *زینب آیا سر به محمل می زند؟ *کاروان را زخمه بر دل می زند؟ *مطرب آیا می زند راه مجاز؟ *تا بگوید نکته ها با اهل راز؟ *آری٬ او تار محبت می زند *سر به دیوار محبت می زند *گاه می ریزد به دامن ناله را *بغض تلخ تاول و تبخاله را *ای پرستار پرستو های من *مرهم زخم تکاپو های من *ای زبان صدق و تصدیق و صفا *اولین بیمار چشمت٬ مصطفی *عصمت زهرا! عزیز مرتضی! *در تو جاری رستخیز مرتضی *عصر عاشورا٬ علم در دست توست *کرسی و لوح و قلم در دست توست *زینب ای پیغمبر فریاد و خون *شاهد« انا الیه راجعون» *غنچه ها را گرچه پرپر کرده ام *کوله بارت را سبکتر کرده ام *ظهر عاشورا که زیر خنجرم *دست بگشا٬ سایه افشان بر سرم *
برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]

بانوي هوشمندي دخترش را شوهر داد شب زفاف هنگامي كه ميخواستند دخترش

 را به خانه بخت ببرند،اورا طلبيد و ده سفارش را به او نمود و تاكيد نمود كه

براي برقراري زندگي سالم زناشويي حتما به اين ده دستور عمل كند.

نخست به او گفت:دخترم!بدان تو با زندگي كه با آن خو گرفته اي و گوشت و

خونت با آن هماهنگ شده جدا ميشوي و به خانه اي كه از آن كاملا بيگانه اي

ميروي و با رفيقي كه با او انس نگرفته اي همنشين ميشوي ،كنيز او باش تا او

غلام تو گرددو اين دستورر را از من بشنو.

1).با قناعت،زندگي نيكي را با همسرت تشكيل بده.

2).در شنيدن سخن همسر و اطاعت از او كوشا باش.

3).با چشمي مهر انگيز و نگاهي متواضعانه به همسرت بنگر.

4).نظافت و خوشبويي را رعايت كن.

5).اموال شوهرت را حفظ كن و بدان كه حفظ اموال او با اندازه گيري و اعتدال حاصل گردد.

6).احترام بستگان شوهر را نگهدار و بدانكه  اين كار را ميتواني با سر پنجه

 تدبير و هوشياري،انجام دهي.

7).غذاي شوهر را در وقت خود و با كيفيت خوب آماده كن زيرا گرسنگي عامل

سريع براي بروز ناملايمات است.

8).هنگام استراحت شوهر،سكوت را رعايت كن زيرا آشفته نمودن خواب،خشم انگيز است.

9).رازهاي خود و خوانواده ات آنها كه ربطي به او ندارد را براي او فاش

مكن،زيرا در صورت افشاي راز از نيرنگ او درر امان نخواهي شد.

10).از او اطاعت كن؛زيرا سركشي از خواسته مشروع او موجب انباشته شدن

كينه تو در سينه او ميشود.

دخترم !اگر اين دستورات را با حوصله و تحمل به خوبي انجام دهي،يقين بدان كه

عواطف شوهر را به سوي  خود جلب كرده و در پرتو آن زندگي شيريني را با همسرت پديد مي آوري


برچسب‌ها:
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:2 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]
[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 8:6 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]
صفحه قبل 1 ... 30 31 32 33 34 ... 64 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
5 تير 1394
0 تير 1394 5 خرداد 1394 3 خرداد 1394 2 خرداد 1394 1 خرداد 1394 7 ارديبهشت 1394 7 فروردين 1394 4 اسفند 1393 1 اسفند 1393 3 بهمن 1393 3 دی 1393 5 شهريور 1393 4 شهريور 1393 6 خرداد 1393 6 ارديبهشت 1393 3 ارديبهشت 1393 7 ارديبهشت 1392 6 ارديبهشت 1392 5 ارديبهشت 1392 4 ارديبهشت 1392 3 ارديبهشت 1392 1 ارديبهشت 1392 7 فروردين 1392 0 فروردين 1392 7 اسفند 1391 6 اسفند 1391 5 اسفند 1391 4 اسفند 1391 3 اسفند 1391
امکانات وب

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 156
بازدید دیروز : 106
بازدید هفته : 262
بازدید ماه : 1584
بازدید کل : 43463
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

ختم آیت الکرسی جهت ظهور
بسم الله الرّحمن الرّحیم

اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
امکانات وب
ذکـــــر ایــــام هـــفتـــه
ورق زدن قرآن آنلاین

کد دعای فرج برای وبلاگ

[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ]