وبلاگ رسمی علی ترکاشوند | ||
|
با این که جهان امروز پیچیدگی هایی دارد، اما میتوان آن را تبیین و دسته بندی کرد. اگر در جامعه و یا جهان یک بیماری خطرناک شیوع یابد، وزارت بهداشت یک جامعه و یا یک نهاد بین المللی، دستور رسیدگی به بیماری راخواهد داد. در این میان پزشکان جامعه دست به کار خواهد شد و مشکل را با راهکارهای موجود برطف خواهند کرد. حال یک بیمارستان را فرض کنید که در آن پزشکان دارو تجویز میکنند و پرستاران آن دارو ها و دستورات را به درستی اعمال میکنند در این حال مشکلی پیش نمیآید ولی در این فرایند اگر یکی از عوامل نتوانند وظیفه ی خود را به خوبی اعمال کنند؛ نتیجه ی کار مسلما بهبود نیافتن فرد بیمار است اما بیماری ها تنها خاصه بدن و به تعبیر خاص مسائل مادی نیست بلکه ساحت وجودی ما، روح نیز میتواند مریض شود هماطور که خداوند در آیات مختلف قرآن از عبارت "قلوب مریض" یاد کرده است. اما آیا در جهان وزارت بهداشت روح نیز وجود دارد؟ میتواند گفت به طور سازمان یافته این وزارت بهداشت حتی در ایران وجود ندارد. ولی در هر جامعه ای یک درمانگاه یا یک بیمارستان وجود دارد که هدف آن جلوگیری از هجوم دیگر ملل به روح و بنیان های فکری آن ملت است این بیمارستان همان اساس حکومت در هر جامعه ایست. همان طور که در مثال پزشک و پرستار اگر یک عامل ناکارامد باشد؛ بیمار بهبود نخواهد یافت. در این فرض هم پزشک و پرستاری فرض میشود که ناکارامدی آن هم قاعدتا همان پیامد فرض اول را خواهد داشت. در جامعه و جهان افرادی که برنامه سیر کشور به جلو طرح ریزی میکنند حکم پزشک برای جامعه را خواهد داشت . و نهاد هایی که این طرح را به عمل میرسانند پرستار جامعه تلقی میشود . در این مطلب تنها میخواهیم شیوه ی عمل یکی از بزرگ ترین پرستاران کشور از دید استراتِژیک را مورد انتقاد قرار دهیم . از نظر عقلی استراتژیست ها در هر کشور حکم پزشک متخصص بیماری های فرهنگی و نهاد هایی که باید این استراتژی را به نقطه عمل برسانند حکم پرستار را دارند . نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|