وبلاگ رسمی علی ترکاشوند | ||
|
متن سوال: چرا در اسلام به زن اجازه قضاوت داده نشده است ؟ متن پاسخ: مشهور فقها يكى از شرايط قضاوت را «مرد بودن» مى دانند. علتى كه براى اين امر ذكر مى كنند،عاطفى و احساساتى بودن زن است که ممکن است در قضاوت او تاثیر بگذارد و مستند نظر آن ها روايتى است كه در آن آمده : «... بر زن واجب نيست متولى قضاوت شود.»(1) مطلب مهم راجع به قضاوت زن كه نبايد مورد غفلت قرار گيرد، اين است كه در حديث مزبور تكليف شاق و صعب قضاء، از زن برداشته شده نه آن كه او را از حق قضاء محروم نموده باشد. گروهى از فقهاى بزرگ شيعه مانند:قاضى ابن البراج , محقق (ره ) صاحب شرايع الاسلام , علامه (ره ) در قواعدالاحكام و عده اى از بزرگان متأخر مانند:صاحب جواهر و شيخ انصارى و آقا ضياء عراقى و بسيارى ديگر از فقها ذكورت را براى قضا شرط دانسته اند.(2) اما برخى ديگر از فقهاى شيعه،مانند شيخ مفيد(ره ) در كتاب مقنعه؛عقل ، كمال ،علم به كتاب الهى و سنت معصومان را براي قضاوت شرط دانسته و نظير شيخ طوسى (ره ) در كتاب <نهايه > و مفيد در <مقنعه > نامى از اشتراط مرد بودن يا امتناع زن بودن نبرده اند .برخى ديگر از فقها نيز مانند ابن ادريس و ابن سعيد بر اين نظريه هستند.(3) توضيح : اين گونه مسئوليتها به جز مشقت و زحمت، فايده ديگرى ندارد،اگر كسى اينها را به خاطر دنيا و مقام و پول بخواهد، ضد ارزش است، و اگر براى خدا بخواهد، خداوند ثواب اين گونه كارها را به زنانى كه به وظائف خود عمل ميكنند،مىدهد. شبيه اين مطلب در تاريخ اسلام هست كه زنان مدينه يك نماينده نزد پيامبر فرستادند كه مردان به جبهه مىروند و آن همه مقامهاى معنوى كسب مىكنند و يا به شهادت كه فوز عظيم است مىرسند، اما زنها به اين گونه ثوابها نمىرسند. حضرت رسول(ص) فرمود: «جهاد المرئة حسن التّبعل؛ جهاد زن اين است كه خوب شوهردارى كند». اگر زنى به عشق معنويت و كمالات غصه مىخورد كه چرا اين مقامات مخصوص مردان است و به ما زنان نمىدهند؟ جوابش اين است كه اگر زنان اخلاق داشته باشند و به وظائف خود خوب عمل كنند، همان ثواب و كمالات را دارند. اسلام كه اين گونه مسئوليتها را به مردها داده، از آن رو است كه اينها وظائف سنگين اجتماعى است و زنان از عهده آنها به طور كامل برنمى آيند يا به خاطرآن است كه زنها كمتر در جامعه حضور پيدا كنند و يا اين است كه مردان از روحيه بالاتري برخوردارند و عملا زنان توانائي اين كار مشكل را ندارند. پاورقی: 1)- وسائل الشيعه , كتاب القضاء, باب 2 از ابواب صفات القاضى , ح 1 2)- جوادى آملى، عبداللّه , زن در آينهء جلال و جمال , ص 348 و 349 3) همان , ص 348 نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|